مادر اجازه می دهد پسرش هر کاری می خواهد انجام دهد، در نتیجه عمیق ترین آرزویش را برآورده می کند، بگذار خودش را لعنت کند.
مهمان از| 27 چند روز قبل
مردها الان خیلی پیر شدهاند، مثل این است که تنها کاری که باید انجام دهند این است که با بلوندها کنار بیایند. در کل برایشان مهم نیست که مردهای دیگری در اطراف هستند، ظاهرا پدربزرگ ها پیشرفته هستند. دوست بلاگ قابل درک است و او را نیز آزار نمی دهد. البته مردها خیلی ناراحت بودند.
من متوجه نشدم، او شاش کرد یا تقدیر کرد؟
مادر اجازه می دهد پسرش هر کاری می خواهد انجام دهد، در نتیجه عمیق ترین آرزویش را برآورده می کند، بگذار خودش را لعنت کند.
مردها الان خیلی پیر شدهاند، مثل این است که تنها کاری که باید انجام دهند این است که با بلوندها کنار بیایند. در کل برایشان مهم نیست که مردهای دیگری در اطراف هستند، ظاهرا پدربزرگ ها پیشرفته هستند. دوست بلاگ قابل درک است و او را نیز آزار نمی دهد. البته مردها خیلی ناراحت بودند.
¶ من او را لعنت می کنم ¶
بیا، من تو را می خواهم
با خوشحالی تموم کردم
سلام. می خواهم ببینمت.